اسم دانش آموز که می آید یاد این می افتم که چه خاطراتی توی همین دوان رقم میخوره خاطراتی شیرین و بعضا هم تلخ،خاطراتی از جنس عشق،شور،هیجان،شادابی و نشاط،اسم دانش آموز که میاد با خودم میگم دانش آموز دیروز با ما دانش آموزان امروزی چه فرقی داشتند؟
یا ما دانش آموزان امروزی با دانش آموزان آینده چه تفاوتی خواهیم داشت؟ بهش که فکر میکنم به این می رسم که دانش آموزای دیروز به معنای تمام دانش آموز بودند!چطور؟ این طور که با تخته،گچ،ترکه ی خیس برای تنبیه دورشون رو گذروندن با انواع گچ های رنگی روی تخته های سیاه یا سبز نوشتن،لباس مدرسه شون گچی شده و این بهترین حس یک دانش آموزه،چه خوب ها و بدهایی که پای تخته ها نوشته می شدو همه بچه ها ساکت می شدند که اسم هاشون جز خوب ها باشه دانش آموز هایی که حق نداشتند پشت سر معلم حرف بزنن ادای معلم رو در بیارن چه برسه به این که با معلم بد رفتاری کنند
دانش آموزایی که از معلم و دبیرشون حساب می بردن دانش آموزایی که همه حرفای معلم هاشون رو گوش می دادند و برای همه چیز مدرسه حتی اون برگ افتاده شده از درخت داخل حیاط مدرسه اهمیت قائل بودن دانش آموزایی که با یک برچسب یا مهر آفرین انگار کل دنیا رو بهشون دادن اون روز تا خونه چهار دست و پا را می رفتن اما حالا بیاین یکم به دانش آموزای امروزی فکر کنیم البته بعضیاشون!
اونایی که با تخته هوشمند دوران مدرسه رو سپری می کنند،اونایی که تا چشم معلم رو از دور می بینند روی صندلی معلم می نشینند و ادای اون رو بیرون میارند اونایی که گهگاهی پشت سر معلم حرف میزنند و یا حتی جلو معلم زبون درازی میکنند
اونایی که به جون درخت و ساقه درخت و وسایل مدرسه به طور کامل می افتند و تا دلشون بخواد بهش آسیب میرسانند اونایی که اصلا براشون آفرین و تشویق مهم نیست،حالا به نظرتون تفاوت هامون اساسی هست یا جزئی؟
به نظرتون دانش آموزای آینده با ما چه تفاوتی دارند؟
به نظر من اونا دیگه اصلا نمی دونند تخته یا گچ چیه حالا ماها یه کوچولو ابتدایی که بودیم با این وسایل سر و کارداشتیم اما نسل بعد از ما دیگه هیچ حس خوب گچی شدن را لمس نمیکنند!